بزن بارون که دلگیرم دارم این گوشه میمیرم...
بزن بارون که دلگیرم دارم دیگه آروم نمیگیرم...
حالا که خسته و تنهام حالا که که اون دیگه رفته...
میفهمم تازه این دردو چقدر تنها شدن سخته...
بزن بارون که عشق اون هنوز توی نفسهامه...
دلیل عشق پاک من غرور سرد اشکامه...
ببار شاید که بگرده تو قلبی که پر از درده...
ببین از وقتی اون رفته چقدر دستای من سرده...
ببار شاید که بگرده تو قلبی که پر از درده...
ببین از وقتی که اون رفته چقدر دستای من سرده...
بزن بارون...
نویسنده » همونی که بهش زخم زبون زدی . ساعت 10:18 عصر روز شنبه 90 شهریور 12